۱۳۸۹ مرداد ۵, سه‌شنبه

شکایت

حال و هوای این روزهای من با این سرود سیاوش تعبیر می شود.

سكوتم از رضايت نيست

دلم اهل شكايت نيست

هزار شاكي خودش داره

خودش گيره گرفتــــــــاره


همون بهتر كه ساكت باشه اين دل

جدا از اين ضوابط باشه اين دل

ازين بدتر نشه رسوائي ما

كه تنهاتر نشه تنهائي ما..

كه كاره ما گذشته از شكايت

هنوزم پايبنديم در رفاقت...

می ریزه تو خودش دل غصه هاشو

آخه هیچ کس نمی خواد قصه هاشو

كسي جرمي نكرده،  گر به ما اين روزها عشقي نمي ورزه

بهائي داشت اين دل پيشتر ها، كه در اين روزها نمي ارزه



سكوتم از رضايت نيست

دلم اهل شكايت نيست

هزار شاكي خودش داره

خودش گيره گرفتــــــــاره...

۶ نظر:

من گفت...

آه از این رضایت..
اه از این شکایت..

دانشجو گفت...

با سلام
اینجانب دانشجوی دوره کارشناسی رشته روانشناسی بالینی دانشگاه علامه طباطبایی هستم و برای تکمیل پایان نامه ام نیازمند تکمیل پرسشنامه هایم توسط دانشجویان دانشگاه های آزاد شهر تهران هستم. موضوع پژوهش من بررسی رابطه بین ابعاد عشق و تعدادی از ویژگی های فردی می باشد و برای پرکردن پرسشنامه ها حداقل شرط لازم این است که آزمودنی هم اکنون داری رابطه عاشقانه با شخصی دیگر و یا افکار عاشقانه درباره شخصی دیگر باشد. لازم به توجه است که نمونه من بایستی از دانشجویان دانشگاه های آزاد تهران باشد ولی شرکت تمامی دانشجویان کشور در این پژوهش مجاز است وجواب آزمون به آنها داده خواهد شد. در پایان خواهشمند است فیلد مربوط به دانشگاه را بدرستی پر کنید تا در انتخاب اعضای نمونه پژوهش دچار اشتباه نشویم.
برای شرکت در آزمون آدرس زیر را در مرورگر خود کپی کنید و کلید اینتر را فشار دهید.
Azmoon.freei.me
از مسئول وبلاگ خواهشمندم برای اعتلا و پیشرفت سطح علمی جامعه این آگهی را حذف نکند تا سایر بازدیدکنندگان هم در صورت تمایل بتوانند شرکت کنند.
با سپاس

Joan of Arc گفت...

برعکس معلمت من فکر میکنم خیلی عوض شدی. تو این وبلاگ جدید قشنگ می نویسی. حسابی چسبید

پریزاد گفت...

امیدوارم این شکایت و بی دلی هر چه زودتر تموم شه

ناشناس گفت...

نه دیگه این واسه ما دل نمیشه

هر چی من بهش نصیحت می کنم

که بابا آدم عاقل آخه عاشق نمیشه

میگه یا اسم آدم دل نمیشه

یا اگه شد دیگه عاقل نمیشه

بش میگم جون دلم این همه دل توی دنیاست چرا

یکدوم مثل دل خراب صاب مرده ی من

پاپی خیال باطل نمیشه

چرا از این همه دل یکدوم مثل تو دیوونه ی زنجیری نیست

یکدوم صبح تا غروب تو کوچه ول نمیشه

میگه یک دل مگه از فولاده

که تو این دور و زمونه چششو هم بذاره

هیچ چیزی نبینه یا اگه چیزی دید

خم به ابروش نیاره

میگه هر صید که میشه قلب باشه

اما هرچی قلب شد دل نمیشه

رویا گفت...

گر حال تو همچون
من اشفته خراب است
گر خواهش دلهای من وتو
بی حساب است
ای وای به حال هر دو ما