امشب نه شب قدر است و نه مرا حال و حوصله ای برای سخن راندن. این نوشته صرفا به حکم گفته ی کریستین بوبن در کتاب دیوانه بازی اش است که : نیاز به نوشتن نیازی است روحانی.
خواندن سوره ی عنکبوت در شب قدر بسیار سفارش شده است، آنچه مرا تحت تاثیر خود قرار داد از این سوره چند آیه ی اول آن است:
خواندن سوره ی عنکبوت در شب قدر بسیار سفارش شده است، آنچه مرا تحت تاثیر خود قرار داد از این سوره چند آیه ی اول آن است:
آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم»، به حال خود رها میشوند و آزمایش نخواهند شد؟!/ ما کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم (و اینها را نیز امتحان میکنیم)؛ باید علم خدا درباره کسانی که راست میگویند و کسانی که دروغ میگویند تحقق یابد!/ آیا کسانی که اعمال بد انجام میدهند گمان کردند بر قدرت ما چیره خواهند شد؟! چه بد داوری میکنند!/کسی که امید به لقاء الله (و رستاخیز) دارد (باید در اطاعت فرمان او بکوشد!) زیرا سرآمدی را که خدا تعیین کرده فرامیرسد؛ و او شنوا و داناست!/
و آیه ای که مرا به فکر برو برد: کسی که جهاد و تلاش کند، برای خود جهاد میکند؛ چرا که خداوند از همه جهانیان بی نیاز است.