۱۳۹۰ اسفند ۲۶, جمعه

انکارا 12 مارچ 2012

صبح دوشنبه زود از خواب پاشدم و خودمو شیک و پیک کردم که برم م رکز درخواست ویزا. مشکل خاصی نبود، تحویل گرفتن و خوب برخورد کردن. نکته ی کار اینجاست که شما به عنوان متقاضی ویزا مستقیما با سفارت انگلستان در ارتباط نیستید. مدارکتان را به شرکت واسطه ای به نام پل جهانی می دهید و آنها درخواست شما را به سفارت ارائه می کنند.
پس از تمام شدن کارهایم، پیاده راه افتادم به سمت اینکه خودمو در محله های شیک آنکارا که اکثر سفارت ها آنجاست گم و گور کنم.
در پروسه ی بازدید از یک مجتمع تجاری بزرگ که در بین گم و گور شدن ها رخ داد، از یک عینک خیلی زیبا که مبلغش 350 دلار بود و چند عدد کاپشن چند صد دلاری هم خوشمان آمد. دلم سوخت فروشنده هاش خیلی تحویلم گرفتن!
پس از صرف ناهار  با اتوبوس  اولوسی  که بهترین شرکت  ترکی حساب میشود، راه افتادم به سمت استانبول. اتوبوسشان از شبیه رویال سفرهای خودمان است با این تفاوت که تا دلتان بخواهد می توانید چایی، نسکافه، کولا و ... صرف کنید. به علاوه اینکه دسته ی پلی استیشن واستون گذاشتن تا بازی کنید. اتوبوس ما که بازی نداشت، فیلماشم همه دوبله به ترکی بود و خانومی هم که پشت سرم نشسته بود نمیذاشت صندلیمو بخوابونم! اصلن یه وضعی... مسیر آنکارا-استانبول زیبا بود و ترکیبی از باران و مه زیباییش را دو چندان کرده بود.
وقتی به استابول رسیدم سرم خیلی درد م یکرد، خسته شده بودم. انتظار یک جای گرم و نرم و یک شام داغ را داشتم. بماند که شب را در خانه ی چند دانشجوی مقیم ترکیه که کم و بیش فارسی حرف می زدند گذراندم. راستش را بخواهی جای خوبی نبود.  خانه ی اجاریشان در محله های فقیرنشین شهر بود و به خاطر گرانی و صرفه جویی در مصرف انرژی تا حد امکان پرهیز می کردند. هوا سرد بود و اگرچه نور به میزان خوبی وجود داشت ولی فضا تاریک و دلگیر بود... انسان های خوبی بودند ولی آتششان در امور سیاسی شعله می کشید و این با فضای توریستی من سازگاری نداشت. علیرغم اصرارهای زیادشان از آنها خداحافظی کردم و در یک هتل درجه 3 مستقر شدم.
استانبول شهر خیلی بزرگ و قشنگیه. من قبل از سفرم هیچ دیدی از مساحت و وضعیت جغرافیایی ترکیه و استانبول نداشتم. استانبول را می شود به دو قسمت آسیایی و اروپایی که توسط دریای بوسفروس از هم جدا میشوند، تقسیم کرد. استانبول  پایتخت تجاری و توریستی ترکیه حساب میشه.حدودا 15 ملیون جمعیت داره و سومین شهر بزرگ اروپا حساب میشه. فضاش آراسته  است به ترکیبی از آثار باستانی، بازارهای قدیمی و مدرن بزرگ، تراموا و مترو و کشتی و ماشین های شیک و مردمی مهربان...
ادامه دارد...

۳ نظر:

saeed گفت...

jaleb bod.

ایوب阿尤布 گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
ایوب阿尤布 گفت...

ایمان برای اولین بار که نوشته هات به دلم می شینه
امیدوارم موفق باشی